9ماهگی
خیلی بازی کرده .....خسته شده!!!!!!!!!!!
اینجا شهر کتاب ارومیه است.اومدیم واسه پسرم کتاب بگیریم.
از چشماش معلومه که خیلی ذوق کرده.
این عروسک و خودش از تو قفسه پر عروسک انتخاب کرد و برداشت
بعد از یک ماه اومدیم خونه ولی مجبوریم یه مدت تو آشپزخونه زندگی کنیم تا کف خونمون خشک بشه.
بایدم چشات اینقدر گرد بشه......آخه این قاشق خیلی بزرگتر از دهن کوچولوته.
این قورباغه که تو کامیون امیرعلی اولین اسباب بازی پسرمه که قبل بدنیا اومدنش تو یه فروشگاه که واسش خرید کردیم اشانتیون دادند.امیر علی وقتی کوچولو بود قورباغه شو خیلی دوست داشت.
کم کم امیرعلی یاد گرفته با اسباب بازیاش بازی کنه.....ببینید چه ذوقی کرده.
یه خورده بازی می کنه بعد برمیگرده مارو نگاه می کنه که تشویقش کنیم .
اینم یکی از کاراییه که خیلی دوست داری!!!!!!!!!!!
بیشتر ازاینکه توش بشینی و غذا بخوری،دوست داری دورش بچرخی و باهاش بازی کنی.
یه مدتیه که از آشپزخونه خسته شدی،همش دنبال راهی می گردی که فرار کنی!!!!!
البته راهشو پیدا کردی و داری سعی می کنی فرار کنی.........
چون هوای ارومیه خیلی گرم نشده،مجبوری بدون آب بازی کنی!!!
خوش بگذره آقاااا....
استفاده از روروک!!!!!!!!!!!!! به روش امیرعلی!!!!!!!!!!!
عکسای خوابت هم که پای ثابت پست هات شده.
اینم یه جورشه